پرسش :

چگونه ممکن است که حضرت مهدی (عج) از رحم خانمی مسيحی به دنيا آمده باشد؟


شرح پرسش :
پاسخ :
شرح پرسش:
حضرت مهدی عليه السلام از رحم خانمی مسيحی به دنيا آمد در حالی كه برای تولد فرزند صالح قبل از تولد مراقبت هايی بايد وجود داشته باشد، شايد مادر حضرت زن صالحه ای بوده اما مسلماً مراقبت های يک زن مؤمنه مسلمان را نداشته حال چگونه چنين شخصيت بزرگی از رحم خانمی مسيحی متولد شد؟

پاسخ:
پاسخ به اين پرسش را بعد از ذكر دو نكته تقديم مي كنيم:
1. مادر آن جناب را به نام‌هاي متعددي معرفي نموده اند: مانند نرجس، صيقل، ريحانه، سوسن، خمط، حكيمه، مريم و اين تعدد اسم بي وجه نيست[1] زيرا:
الف) امام حسن عسكري ـ عليه السلام ـ كنيزهای متعددی داشته به نام هاي مختلف.
ب) فرزند امام حسن ـ عليه السلام ـ در محيطي بسيار خطرناک تولد يافته زيرا خلفاي بني عباس و حتي بعضي از بني هاشم به وسيله مأمورين خود از خانه هاي علويين مراقبت كامل به عمل مي آوردند. از اين رو از جانب خداوند تمام پيش بيني هاي لازم به عمل آمد: اولاً چنان كه در روايات است آثار آبستني در مادرش ظاهر نشد ثانياً امام حسن عسکری ـ عليه السلام ـ براي مراعات احتياط نام آن جناب را براي كسي فاش نكرد، ثالثاً در حين وضع حمل جز حكيمه خاتون و بعضي از كنيزان كسي حضور نداشت و اين خود نيز در تعدد اسامي بي اثر نبوده است.[2]
2. درباره «مليّت» مادر امام نيز دو قول عمده وجود دارد كه عبارتند از:
الف) مرحوم كليني مي نويسد: مادر قائم (عج) كنيزي از «نوبه» استان شمالي سودان بوده است.[3]
ب) مرحوم صدوق مطابق روايتي او را «مليكه» دختر «يشوع» پسر قيصر روم و مادرش را از حواريين مسيح مي داند كه توسط نيروهاي اسلامي به اسارت در آمد و به صورت كنيز در معرض فروش قرار گرفت و به واسطه فرستاده امام هادي ـ عليه السلام ـ از بازار برده فروشان بغداد خريداري شد و به محضر امام هادي ـ عليه السلام ـ در سامرا فرستاده شد.»[4]
اينک كه پرسش شما ناظر به وجه دوم است كه قول مشهور نيز همين است (و مرحوم صدوق هم آن را بيان كرد) و مادر حضرت را نرجس خاتون مي دانند ما نيز بر همين اساس پاسخ آن را مي نويسيم.
در اين كه «نرجس» مادر صاحب الامر (عج) خانم والامقامي بوده است ترديدي نيست زيرا شايستگي و پاكي او مورد تأييد بوده است چگونه مي توان عظمت روحي و معنوي او را كتمان كرد و يا در آن شک كرد در حالي كه حضرت پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ و حضرت علي ـ عليه السلام ـ و صادقين ـ عليهما السلام ـ او را بهترين و سيده كنيزان مي خوانند.
و حكميه «عمه امام عسكري ـ عليه السلام ـ» كه خود از بزرگ بانوان خاندان امامت است، او را بانوي خود و بانوي خاندان خويش مي خواند و خود را خدمتگزار او مي دانست.[5] به يقين اگر آن بانوي گرامي از امتيازات والايي بهره مند نبود هرگز آن معصومين با عظمت، او را اين چنين مدح نمي كردند و او را با واژه هاي، «بهترين» و «سيده» توصيف نمي كردند و هرگز حكيمه خاتون، اين همه اسم گل را (ريحانه، سوسن و...) بر او نمي نهاد و او را به اين اسامي نمي خواند.
علاوه بر اين،‌ بهترين دليل بر لياقت او و رعايت كردن آداب حمل و...، تولد آن حضرت (امام زمان) از اوست و هر كس امام زمان را با آن همه درخشندگي ببيند و يا اوصاف او را بشنود مطمئن مي شود كه مادرش نيز اهل معرفت و رعايت آداب اسلامي بوده است. و اگر مادر آن امام چند صباحي مسيحي بوده است و سپس مسلمان شده است، مشكلي را ايجاد نمي كند زيرا در عصري كه مسيحي بوده است و اسلام برايش تبيين نشده بود به طور كامل به احكام مسيحيت اعتقاد داشت و عمل مي كرد و آن گاه كه اسلام بر او عرضه شد و در محضر امام بود تسليم ناب شد و مسلمان ناب بود. و مسيحي بودن در فرضي ضرر مي زند كه آييني كامل به نام اسلام باشد و عرضه شده باشد و شخص از روي عناد نپذيرد و از اين رو يهودي بودن مادر حضرت عيسي ـ عليه السلام ـ و نيز تولد حضرت عيسي ـ عليه السلام ـ از او قابل جمع است چرا كه در آن زمان دين اسلام عرضه نشده بود و پيامبر اسلام مبعوث نشده بود.
خلاصه سخن نرجس خاتون هنگامي كه مسيحي بوده است و اسلام بر او عرضه نشده بود مطيع محض آيين مسيحيت بود و از جميع جهات شايسته بود و چون اسلام بر او عرضه شد با جان دل پذيرفت و مسلمان خالص شد و اگر مسلماني ناب نبود آن همه معصومان از او مدح نمي كردند.
براي آگاهي بيشتر به تاريخ سياسي غيبت امام دوازدهم تأليف دكتر جاسم حسين مراجعه شود.

پی نوشتها:
[1]. برخي از محققان مي نويسند امكان دارد نام اصلي او همان «نرجس» بوده باشد و اسامي ديگر به جز «صيقل» را بانوي او «حكيمه» دختر امام جواد ـ عليه السلام ـ به او داده باشد زيرا در آن زمان كنيزان را براي خوش آمدگويي به اسامي گوناگون مي خواندند و نرجس و ريحانه و سوسن همه اسامي گل ها هستند و صدوق نيز روايتي را نقل مي كند كه اين احتمال را تقويت مي كند.
درسنامه تاريخ عصر غيبت، آقائي، جباري، عاشوري و حكيمي، دفتر تحقيقات و تدوين كتب درسي مركز جهاني علوم اسلامي، چاپ شريعت قم، ص 29.
[2]. ابراهيم اميني، دادگستر جهان، انتشارات شفق، چاپ قدس، ص 113-114.
[3]. كافي، ج 1، ص 323، به نقل از درسنامه تاريخ عصر غيبت، ص 29.
[4]. كمال الدين، ص 317، به نقل از درسنامه تاريخ عصر غيبت، ص 29.
[5]. مهدي پيشوايي، سيره پيشوايان، مؤسسه امام صادق ـ عليه السلام ـ ، چاپ سيزدهم. ص 66، درسنامه تاريخ عصر غيبت، ص 30.
منبع : اندیشه قم